ام کلثوم علی رادختر-واحدزیبا
ام کلثوم علی رادختر زهره را انجمن آرا اختر
میوه ی قلب رسول الله است چه کس ازمرتبه اش آگاه است؟
گر به مردی وشرف خاتمه است پرورش یافته ی فاطمه است
همسرش عمر سرافراز ازاو جعفر از فخر به پرواز ازاو
بعد زینب بود او یار حسین بعد عباس علمدارحسین
آفتاب از مژه اختر می سفت ام کلثوم به مردم می گفت
صدقه پیش کریمان ندهید نان وخرما به یتیمان ندهید
تاابد شادیتان ماتم باد خنده وگریه تان توام باد
آن که رابود لبش آب حیات تشنه کشتید لب آب فرات
دل تنگ وغم عالم عجب است یک زن واین همه ماتم عجب است
گرچو عباس نه شمشرزن است مثل زینب به خدا شیرزن است
خطبه اش شور برانگیز بود ذوالفقاری شرر انگیز بود
چون به توحید لبش باز شود کفر را محکمه آغاز شود
ریزد ارکان ستم را درهم زند آرام ستم گر برهم
وای از آن دم که شد از کوفه روان به سوی شام بلا دل نگران
روز نا مردمی مردم بود کینه پیدا ومروت گم بود
اخ المظلوم